15 غذای سینمایی که شما را گرسنه می نماید؛ طعم ها و تصاویر جادویی

به گزارش ساری فان، نیمه شب است، تلویزیون روشن و شما روی کاناپه لم داده اید. فیلم آغاز می گردد و ناگهان صفحه پر می گردد از بخار داغ یک کاسه سوپ تازه، یا صدای خرد شدن نان تازه در کنار یک بشقاب پاستای غلیظ. احتمالا معده تان غرغر می نماید، حتی اگر 2 ساعت پیش شام خورده باشید. این جادوی سینما است؛ جایی که غذا نه فقط یک عنصر فرعی، بلکه ستاره اصلی صحنه می گردد. من، مثل بسیاری از شما، بارها وسط تماشای انیمیشن موش سرآشپر یا همان راتاتویی دستم را به سمت یخچال دراز نموده ام، فقط برای اینکه بفهمم چیزی شبیه به آن سوپ سبزیجات فرانسوی در منزل دارم یا ندارم.

15 غذای سینمایی که شما را گرسنه می نماید؛ طعم ها و تصاویر جادویی

این مقاله، سفری است به دل این لحظات وسوسه انگیز، 15 غذای سینمایی، که نه تنها دهان تان را آب می اندازند بلکه خاطره ای ماندگار از طعم و تصویر می سازند. از کارخانه های شکلات ویلی وانکا در فیلم چارلی و کارخانه شکلات سازی تا فیلم ضیافت مخفی بابِت، با هم آنالیز می کنیم که چرا غذا در سینما این قدر قدرتمند است، چطور عادات غذایی مان را تغییر می دهد و البته، فهرستی از برترین غذاها در فیلم های سینمایی را خواهیم داشت که بعد از خواندن، حتما بخاطر تهیه شان به آشپزخانه سر خواهید زد. آماده اید؟ چنگال تان را بردارید، چون این گزارش، مثل یک فیلم کلاسیک، پر از هیجان و طعم است.

چرا غذا در سینما این قدر مهم است؟

غذا در سینما، مثل یک شخصیت پنهان عمل می نماید، همواره حاضر و همواره تاثیرگذار است. از دوران فیلم های صامت که کارگردان ها با تصاویر ساده نان، حس گرسنگی را القا می کردند، تا فیلم های عصر دیجیتال که دوربین ها داخل کاسه سوپ زوم می نمایند، غذا بخشی جدایی ناپذیر از روایت فیلم های سینمایی یا حتی کارتون های کودکی مان شده است. اما چرا؟

چون غذا، پلی است بین بدن و روح، بین فرهنگ و احساس. در دنیایی که فیلم ها را برای فرار از واقعیت می بینیم، یک صحنه غذایی می تواند ما را به خانه ببرد، به کودکی مان، یا حتی به خیال پردازی های دور و دراز. این بخش، به آنالیز و تحلیل این راز می پردازد: چرا غذا، قلب تپنده بسیاری از فیلم های ماندگار است.

وقتی فیلم شما را گرسنه تر از همواره می نماید

یادتان می آید آن لحظه در فیلم چارلی و کارخانه شکلات سازی (1971)، وقتی آبشار شکلاتی از سقف می ریزد و اومپا لومپاها با علف های خوراکی می پایکوبیند؟ دهان تان آب می افتد، حتی اگر سال ها از کودکی تان گذشته باشد. این حس، علمی است: تصاویر غذایی در سینما، هورمون های گرسنگی مثل (Ghrelin) را فعال می نمایند. طبق تحقیقات، تماشای صحنه های غذایی می تواند سطح کورتیزول (هورمون استرس) را حتی کاهش دهد و در عوض، دوپامین (هورمون لذت) را افزایش، درست مثل غذا خوردن واقعی.

حالا داستان واقعی یکی از بینندگان را تصور کنید که وسط تماشای فیلم سرآشپز (2014)، همان جایی که جان فاورو در نقش یک آشپز خیابانی، ساندویچ های کوبایی را با عشق و مهارت می پزد، نتوانست در برابر وسوسه آن ساندویچ مقاومت کند و ناگهان، نصف شب از جایش پرید و با مواد دم دستی، یک نان تست با ژامبون درست کرد. بله! این ماجرا نه یک بار، بلکه هزاران بار برای مخاطبان مختلف فیلم هایی که در آن ها غذایی به نمایش درآمده در طی این سال ها تکرار شده است.

در بسیاری از بحث های آنلاین، از جمله در سایت هایی مثل ردیت (Reddit)، شمار قابل توجهی از کاربران گفته اند که صحنه های غذایی مثل خوردن پاستا در بخور، عبادت کن، عشق بورز (2010)، آن ها را وسوسه می نماید چیزی بخورند. اما این گرسنگی، فقط فیزیکی نیست. در فیلم هایی مثل راتاتویی (2007)، جایی که یک موش کوچک، راتاتویی (یک سوپ سبزیجات لایه لایه) می پزد، حس نوستالژی بیدار می شود.

بعضی منتقدان و نویسندگان، به ویژه در رسانه هایی مانند Thought Catalog، بر این باورند که صحنه های خوردن غذا در فیلم ها جنبه زیبایی شناختی دارند. برخلاف تصاویری از بخار یا نورپردازی رنگی که اشتها را تحریک می نمایند.

در ایران هم، فیلم هایی مانند مهمان مامان غالبا از نمایش غذا و چیدن سفره غذا بهره می گیرند تا احساس نوستالژی جمع های خانوادگی را زنده نمایند و در نقدهای سینمایی دیده شده است که چیدن سفره های مفصل و تنوع غذا در این آثار به عنوان عنصری تاثیرگذار در ارتباط فرهنگی و احساسی مخاطب تحلیل شده است.

این لحظات، فراتر از تفریح، یک تجربه حسی کامل می سازند. صدای جویدن، بوی خیالی ادویه ها و حتی لمس رطوبت از سس همه به وسیله صداگذاری و ویرایش حرفه ای، واقعی جلوه می نمایند. نتیجه؟ شما نه تنها گرسنه می شوید، بلکه بخشی از داستان فیلم هم می شوید.

چرا کارگردان ها استاد نشان دادن خوراکی هستند؟

کارگردان ها، مثل نقاشان رنسانس، غذا را با نور و سایه، زوم و حرکت، به هنر تبدیل می نمایند.

در فیلم ایندیانا جونز و معبد مرگ (Indiana Jones and the Temple of Doom)، اسپیلبرگ در صحنه شام، غذاهای عجیب و ناخوشایند را نمایش می دهد، نظیر مغز میمون، حشرات و چیزهایی که مخاطب را دچار شوک می نمایند و از این طریق تنش و حس دیگری بودن را به ماجراجویی اضافه می نماید.

در مقابل، در فیلم جولی و جولیا (Julie & Julia) اثر نورا افرون، جزئیات آشپزی و غذا با دقت و زیبایی شناسی به تصویر کشیده می شوند، به طوری که غذا بخشی از روایت احساسی و هویتی فیلم می شود.

علت این سبک نمایش ها ممکن است این باشد که غذا در سینما تبدیل به نماد شده است: مانند پاستا در پدرخوانده که نمایانگر پیوند خانوادگی و سنت است، یا شکلات دست ساز در فیلم شکلات که به عنوان نماد مقاومت و تغییر تعبیر شده است.

از نظر فنی، کارگردان ها اغلب از فود استایلینگ - Food Styling استفاده می نمایند یعنی بخش هایی که متخصصان، غذا را آماده می نمایند تا روی دوربین تازه و وسوسه انگیز به نظر برسد. برای مثال در فیلم شب بزرگ (Big Night) که به شکل مفصل و دقیق تهیه شده و جلوه غذا اهمیت ظاهری زیادی دارد و در فیلم سرآشپز (Chef)، جان فاورو با همکاری یک مشاور آشپزی واقعی کوشش نموده است که ساندویچ کوبایی ها و غذاهای فیلم تا حد ممکن ملموس، آبدار و واقعی نشان داده شوند.

در سینمای ایران، فیلم هایی مثل جدایی نادر از سیمین اثر اصغر فرهادی غالبا از سفره های ساده و نور طبیعی بهره می برند، سبک بصری که به نظر منتقدان یاری می نماید تنش های فرهنگی را بدون تزیینات اضافی برجسته کند.

از نظر روانشناسی هم تصاویر می توانند سریع تر و موثرتر از کلمات، احساس یا حالتی را منتقل نمایند،؛ به همین علت است که یک شات دقیق از غذای گرم و آماده، با نور و جزئیات می تواند تاثیر بزرگی بر مخاطب داشته باشد.

مثال بین المللی تاثیر غذا در فیلم را می توان در فیلم تامپوپو (Tampopo) که فیلمی است که نه تنها رامن که یکی از غذاهای ملی ژاپن است را به نمایش می گذارد، بلکه در جستجوی کمال غذا و جزئیات حسّی و فرهنگی آن است، به وضوح نزدیک شدن به بافت ها، بخارها، رنگ ها، را دید و صحنه ها بیش از آنکه ساختگی به نظر بیایند، واقعی و تحریک آمیز باشند.

تاثیر غذا در فیلم ها در عادات غذایی افراد

حالا که فهمیدیم غذا در سینما چقدر جادویی است، بیایید ببینیم این جادو چطور زندگی واقعی مان را تغییر می دهد. غذا در فیلم ها، مثل یک مشاور تغذیه نامرئی عمل می نماید طوری که گاهی وسوسه نماینده و گاهی الهام بخش است.

بعضی مطالعات روانشناختی نشان داده اند که مشاهده صحنه های غذایی در فیلم ها و رسانه ها می تواند تمایل به مصرف غذاهای خاص را افزایش دهد. اگرچه اعداد دقیق متفاوت اند و یا مستند نشده اند، اما مثلا در مطالعات مرتبط با استفاده از تبلیغات غذایی در تلویزیون یا حضور سیگنال های غذا در محتواهای بصری، افزایش مصرف ثبت شده است.

در ایران، آثار سینمایی که غذا و سفره را به شکل نمادین نشان می دهند مانند مهمان مامان در بین مردم بازتاب هایی داشته اند؛ بعضی بینندگان گفته اند که این فیلم ها آن ها را به یاد دستورهای خانوادگی یا سفره سنتی خانواده هایشان می اندازند.

فهرست فیلم ها و غذاها: 15 نمونه که دهان تان را آب می اندازد

و حالا فهرست فیلم هایی که غذاهایشان دهان هر کسی را آب می اندازد. 15 غذای سینمایی که هر کدام، یک داستان، یک طعم و یک علت برای گرسنگی دارند. این فهرست، از منابع معتبر انتخاب شده، نه تصادفی، بلکه بر اساس محبوبیت و تاثیر است. هر کدام را با روایتی کوتاه می گوییم، تا مثل یک فیلم، شما را بکشاند. آماده اید؟ آغاز کنیم.

1 . غذای راتاتویی از فیلم موش سرآشپز

در فیلم پرجزئیات موش سرآشپز یا همان راتاتویی یک موش زیر دستکش آشپز، لایه های بادمجان، کدو و گوجه را می چیند و پیکسار با رنگ های زنده و بخار نرم، طعم غذا را واقعی می نماید به نحوی که بیننده نه فقط غذا، بلکه تجربه ای احساسی از آن می گیرد.

صحنه معروفی که او راتاتویی را برای منتقد غذا می پزد، فقط پختن یک خوراک نیست، بلکه بازآفرینی خاطره ای از کودکی است.

لایه های نازک بادمجان، کدو و گوجه در کنار سس گوجه غلیظ و بخار برخاسته از بشقاب، حسی از گرما، نوستالژی و هنر آشپزی فرانسوی را منتقل می نماید. این سکانس به مخاطب یادآوری می نماید که غذا فقط مزه نیست، بلکه احساس است.

بعضی تحلیل ها معتقدند چنین صحنه هایی می توانند میل به غذا را در مخاطب افزایش دهند، گرچه داده هایی مثل 25٪ افزایش فروش راتاتویی در رستوران هنوز در منابع معتبر به اثبات نرسیده اند.

2 . ساندویچ کوبایی از فیلم سرآشپز

در فیلم سرآشپز (Chef)، جان فاورو با راه اندازی کامیون غذای El Jefe دوباره به آشپزی بازمی شود و ساندویچ کوبایی اش نمادی از بازگشت به ریشه ها و بازسازی هویت است. فاورو برای واقعی تر شدن غذاها با سرآشپز روی چوی همکاری کرد. در ایران، این فیلم، الهام بخش علاقه مندان به فودتراک ها شده است و نشان می دهد که غذا فراتر از یک وعده، پلی به سوی ارتباط و خاطره است.

در یکی از صحنه های نمادین، او نان را تست می نماید، گوشت خوک را آرام ورقه می نماید و پنیر را ذوب می نماید، صدای جلز و ولز ساندویچ در تابه، یکی از لذت بخش ترین لحظات سینمای آشپزی است. این فیلم نشان می دهد که غذا می تواند زبان عشق، بازسازی و رهایی باشد.

3 . پاستای تازه از فیلم بخور، عبادت کن، عشق بورز

در فیلم بخور، عبادت کن، عشق بورز (Eat Pray Love)، جولیا رابرتز در رم، پاستا را آهسته و با لذت می خورد، صحنه ای که بخشی از سفر او برای لذت و آرامش است اما این صحنه فقط درباره غذا نیست؛ درباره آشتی با زندگی و بدن است.

او با هر لقمه، آرام تر می شود، لبخند می زند و در سکوتی روح نواز، لذت واقعی را تجربه می نماید. پاستا در این فیلم نماد آزادی و تجربه غذا به عنوان بخشی از زندگی است و بعلاوه نماد رهایی از محدودیت ها و پذیرش لذت های کوچک زندگی است. چنین صحنه هایی می توانند بینندگان را به امتحان کردن غذاهای ایتالیایی در رستوران ها ترغیب نمایند، هر چند آمار دقیق افزایش بازدید مستند نشده است.

4 . گوشت گاو بورگینیون از فیلم جولی و جولیا

در فیلم جولی و جولیا، مریل استریپ با لهجه شیرین و شور و اشتیاقی واقعی فرانسوی خوراک فرانسوی Boeuf Bourguignon را به شکلی خاص می پزد، صحنه ای که پخت غذا را به شکلی هنری و شبیه یک پایکوبی نشان می دهد و رابطه میان جولیا چایلد و جولی پاول را برجسته می نماید.

در صحنه ای معروف، بوی نوشیدنی قرمز و قارچ سرخ شده، در قاب تصویر جاری است. فیلم با مهارت نشان می دهد که پختن غذا می تواند شکلی از عشق و خودشناسی باشد. چنین صحنه هایی علاقه مخاطبان به آشپزی و کتاب های چایلد (Julia Child) که سرآشپز معروف فرانسوی است را تقویت کردند، اگرچه افزایش فروش دقیق آن مستند نشده است.

5 . شکلات های دست ساز از فیلم شکلات

در فیلم شکلات، ژولیت بینوش در نقش زنی است که با باز کردن مغازه شکلات سازی در یک شهر کوچک، زندگی مردم را تغییر می دهد. او شکلات های تند و شیرین می سازد که هر کدام داستانی عاشقانه دارند. هات چاکلت با فلفل، دهان را می سوزاند و دل را گرم می نماید.

فیلم با شورش علیه محافظه کاری، شکلات را به ابزاری برای تغییر تبدیل می نماید و به زیبایی نشان می دهد که غذا می تواند ابزار آزادی و شور زندگی باشد، حتی در دل سنت های سخت.

6. فیلم بیگ نایت و پاستای غول پیکر

در فیلم بیگ نایت، دو برادر ایتالیایی درآخرین شب فعالیت رستوران شان یک پای غول پیکر پر از پاستا، تخم مرغ و پنیر می سازند،. برش اول انفجاری از طعم است و صحنه، جشن غذا و خانواده را به نمایش می گذارد. دستور این پای هنوز بین علاقه مندان به آشپزی محبوب است.

صحنه برش این غذا یکی از خوش بوترین و احساسی ترین لحظات تاریخ سینماست. بخار بلند می شود، مهمانان سکوت می نمایند و هر لقمه ترکیبی از عشق، شکست و امید است.

7. ضیافت کامل از فیلم ضیافت بابِت

در فیلم ضیافت بابت (Babettes Feast)، سرآشپز مخفی فرانسوی با سوپ لاک پشت، کبوتر شکم پر و دسرهای فرانسوی، روستاییان را تحت تاثیر قرار می دهد. هر لقمه، تجربه ای از بخشش و زیبایی است. این فیلم دانمارکی برنده اسکار شد و نشان داد غذا می تواند هنر و الهام باشد و حتی تا حدودی ثابت می نماید که گاهی یک وعده غذا می تواند بیش از هزار کلمه، عشق و ایمان را بیان کند.

8. آبشار شکلاتی از فیلم ویلی وانکا و کارخانه شکلات سازی

دنیایی که ویلی وانکا می سازد، ترکیبی از رویا و شکر است. در فیلم ویلی وانکا و کارخانه شکلات سازی (Charlie and the Chocolate Factory)، رودخانه شکلات و علف های نعنایی، درختان آب نباتی اند و بچه ها نمی دانند بخندند یا بخورند! او دنیایی جادویی خلق می نمایند که حس کودکی را زنده می نماید.

چنین صحنه هایی می توانند میل به شکلات و تجربه شیرینی ها را در بینندگان افزایش دهند، اگرچه آمار فروش دقیق بعد از فیلم مستند نشده است اما یادآور این است که گاهی طعم زندگی را باید مثل شکلات، با شوق بچگانه چشید.

9. پای های خانگی از فیلم پیشخدمت

در فیلم پیش خدمت (Waitress)، کری راسل با عشق در حالی که باردار است، پای توت فرنگی و لیمو می پزد که هر کدام نامی عاطفی دارند. پای هایی با نام های عجیب و احساسی می پزد: پای خیانت شیرین یا پای فرار از غم. هر پای، بازتاب روح اوست، روحی پر از درد، امید و خلاقیت.

این دسرها فرصتی برای فرار از سختی های زندگی اند و فیلم الهام بخش علاقه مندان به شیرینی پزی خانگی شد. فیلم با طنزی لطیف نشان می دهد که پختن شیرینی می تواند درمانی برای دل شکسته باشد.

10. غذاهای فرانسوی از فیلم سوخته

در فیلم سوخته (Burnt)، بردلی کوپر، بیف ولینگتون (Beef Wellington) را با دقت می پزد؛ هر برش ترکیبی از انتقام و عشق است. صحنه های آشپزخانه پرتنش و مجذوب کننده اند و فیلم می تواند علاقه به رستوران های لوکس یا fine-dining را افزایش دهد، اگرچه آمار دقیق ثبت نشده است.

در صحنه ای ماندگار، بیف ولینگتون را با دقتی نظامی می پزد، بنابراین هر برش، استعاره ای از کنترل، وسواس و عشق است.

فیلم نشان می دهد که آشپزی در سطح حرفه ای، تلفیقی از هنر، رقابت و رستگاری است.

11. فیلم صد قدم راه و تقابل دو فرهنگ آشپزی

ادویه های هندی در قلب فرانسه! تقابل دو فرهنگ آشپزی در این فیلم با بشقابی از چیکن تیکا ماسالا به اوج می رسد. در فیلم صد قدم راه (The Hundred-Foot Journey)، هلن میرن غذای هندی-فرانسوی به نام چیکن تیکا ماسالا را می چشد، جایی که ادویه های تند با خامه نرم ترکیب شده اند. فیلم نمادی از وحدت فرهنگ هاست و صحنه های غذا می توانند مخاطبان را به تجربه طعم های متنوع ترغیب نمایند. فیلم با ظرافت نشان می دهد که طعم ها هم می توانند گفت وگو نمایند.

12. رامن داغ از فیلم تامپوپو

در فیلم تامپوپو (Tampopo)، در توکیوی بارانی، زنی کوشش می نماید کامل ترین کاسه رامن با تخم مرغ نیمه پز را بپزد که هر قاشق، جستجویی برای کمال را نشان می دهد. فیلم هدیه ای از ژاپن به سینمای غذاست و عشق به جزئیات آشپزی را به تصویر می کشد.

فیلم پر از جزئیات شاعرانه درباره جوشیدن سوپ، ورقه های گوشت و تخم مرغ نیم پز است. تامپوپو یک طنز فلسفی درباره هنر آشپزی و جست وجوی کمال است؛ رامن در آن چیزی بیش از غذاست - نوعی مراقبه.

13. فیلم رفقای خوب و مهمانی مخفی

فیلم رفقای خوب (Goodfellas)، در یکی از صحنه های معروف، گانگسترها در زندان، با ظرافت و عشق سیر و پیاز خرد می نمایند و سس پاستا می پزند. بخار، موسیقی و خنده شان، تضادی مجذوب کننده میان خشونت و انسانیت می سازد. صحنه واقعی و گرم است و حس یک مهمانی مخفی را به مخاطب منتقل می نماید. فیلم یادآور این است که غذا حتی در تاریک ترین مکان ها، نماد زندگی است.

14. اشترودل سیب از فیلم پست فطرت های بی شرم

در فیلم پست فطرت های بی شرم (Inglourious Basterds)، کریستوف والتز وسط بازپرسی با آرامش کیک سیب اتریشی با خامه یا همان آپفل اشترودل (Apfelstrudel) می خورد؛ با این صحنه، طنز سیاه، طعم شیرین، تهدید و ظرافت سینمای تارانتینو در یک صحنه به یادماندنی ترکیب شده اند. مزه شیرینی در کنار ترس، تضادی می سازد که این صحنه را جاودانه نموده است.

15. ضیافت هاگوارتز از هری پاتر و حجر فیلسوف

در فیلم هری پاتر (Harry Potter)، میزهای پر از پای کدو، بوقلمون و پودینگ، جادوی غذا را در دنیای جادو به نمایش می گذارند و پس از آن بچه ها الهام گرفته و خودشان کیک پختند. ور شمع ها، صدای خنده و غذاهای بی سرانجام، تصویری از گرمای دوستی و جادو می سازد. این صحنه چنان ماندگار است که بعدها هواداران در سراسر دنیا مهمانی های ضیافت هاگوارتز واقعی برگزار کردند.

این فهرست، فقط نوک کوه یخ است. هر غذا، داستانی برای گفتن دارد. از آشپزخانه های کوچک تا ضیافت های بزرگ، سینما نشان داده که غذا فقط خوراک نیست، روایت، احساس و زندگی است. هر لقمه در این فیلم ها، درسی از عشق، رهایی یا خاطره است. و شاید به همین علت، تماشای این صحنه ها ما را گرسنه تر از همواره می نماید، نه فقط برای خوردن، بلکه برای زندگی کردن.

نتیجه گیری: غذا، پلی به دنیای سینما و زندگی

در سرانجام این سفر می فهمیم غذا در سینما، بیش از یک تصویر است. یک دعوت به زندگی است. از گرسنگی لحظه ای تا تغییر عادات بلندمدت، این صحنه ها ما را به آشپزی، سفر و ارتباط می کشانند.

منبع: کتاب کاله
انتشار: 29 مهر 1404 بروزرسانی: 29 مهر 1404 گردآورنده: sari-fun.ir شناسه مطلب: 1855

به "15 غذای سینمایی که شما را گرسنه می نماید؛ طعم ها و تصاویر جادویی" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "15 غذای سینمایی که شما را گرسنه می نماید؛ طعم ها و تصاویر جادویی"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید