2 تفاوت کلیدی کالدرون و استراماچونی
به گزارش ساری فان، نکته اینجاست که گابریل کالدرون جایگاه یکی از پیروز ترین مربیان تاریخ باشگاه پرسپولیس را اشغال نموده اما استراماچونی جایی آمده که سال هاست هیچ نشانه حیاتی در آن به چشم نمی خورد!
دست کم تا همین جا دو تفاوت کلیدی بین کالدرون و استراماچونی به چشم می آید که شاید این تفاوت ها، خودش را در عملکرد و نمایش پرسپولیس و استقلال هم نشان می دهد.
به گزارش دنیای اقتصاد، گابریل کالدرون و آندره آ استراماچونی دو مربی خارجی هستند که ابتدای فصل راهنمایی پرسپولیس و استقلال را بر عهده گرفتند. در حال حاضر چیزی حدود شش ماه از زمان شروع همکاری آنها با فوتبال ایران می گذرد و این دو مربی تا به حال فراز و فرودهای زیادی را پشت سر گذاشته اند. این که آینده برای آنها چه سرنوشتی در نظر گرفته، بعدا معین خواهد شد اما دست کم تا همین جا دو تفاوت کلیدی بین این دو نفر به چشم می آید که شاید این تفاوت ها، خودش را در عملکرد و نمایش پرسپولیس و استقلال هم نشان می دهد.
تفاوت اول؛ رفیق تیم یا دوست باشگاه؟
شاید یکی از کلیدی ترین تفاوت ها بین کالدرون و استراماچونی این باشد که مربی آرژانتینی به باشگاه نزدیک است اما مربی ایتالیایی خودش را در درجه اول دوست تیم می داند. به این معنا که کالدرون معمولا با ناملایمات مدیریتی می سازد و هرگز از زبان او جمله ای گلایه آمیز در این حوزه شنیده نمی گردد اما با تیم و بازیکنان رابطه چندان محبت آمیز ای ندارد. او به عنوان کارمند باشگاه، عالی ترین سطح از وفاداری را دارد؛ سختکوش و متعصب است و حتی وقتی ماه ها پول نمی گیرد دم برنمی آورد اما در رختکن تیمش دوستان زیادی ندارد. کالدرون نتوانسته با بازیکنان پرسپولیس رفیق گردد و این مساله به ضرر او تمام شده.
در نقطه مقابل اما استراماچونی قلق های نزدیک شدن به بازیکنان را آموخته و رگ خواب آنها را به دست گرفته؛ هر چند در برابر مدیران باشگاه معمولا موضعی خشک و غیر منعطف دارد. همین که استراماچونی بازیکنی در حد و اندازه های عارف غلامی را کاناوارو صدا می زند، به خوبی نشان می دهد شیوه تعامل با بازیکن ایرانی و تهییج او را آموخته اما همین استراماچونی وقتی به باشگاه می رسد، فقط یک مشت آهنین دارد. تنها کافی است انبوه سرخط های گلایه آمیزی که او علیه باشگاه استقلال به رسانه های ایتالیایی داده را به یاد بیاورید یا بدانید که مربی ایتالیایی هفته گذشته فقط به خاطر این که مسئول تدارکات کفش های او را نیاورده بود، از تمرین قهر نموده و رفته. این دو نفر دو سیاست کاملا متفاوت دارند اما در نهایت به نظر می رسد دوستی با بازیکنان برای استراماچونی مفیدتر از نزدیکی به باشگاه برای کالدرون بوده، چون در نهایت این فوتبالیست ها هستند که درون زمین تکلیف سرمربی را روشن می نمایند!
تفاوت دوم؛ در ستایش قاتل بحران
این تفاوت هم بسیار بنیادی و اثرگذار است. نکته اینجاست که گابریل کالدرون جایگاه یکی از پیروز ترین مربیان تاریخ باشگاه پرسپولیس را اشغال نموده اما استراماچونی جایی آمده که سال هاست هیچ نشانه حیاتی در آن به چشم نمی خورد! کالدرون که هیچ، حتی اگر پپ گواردیولا هم منچسترسیتی را رها می کرد و ابتدای فصل روی نیمکت پرسپولیس می نشست، بسیاری از طرفداران این تیم از چنین تغییری استقبال نمی کردند و باز چشم و دل شان دنبال برانکو بود. با مربی کروات بود که آنها به چیزی حدود یک دهه افسوس و حسرت انتها دادند و سال ها قله نشین مقتدر فوتبال ایران شدند. طبیعی بود که پرسپولیسی ها علاقه ای به جدایی برانکو نداشته باشند؛ اتفاقی که انتها در این تابستان رخ داد و طرفداران با تجمعات چشمگیر و کم سابقه به آن واکنش نشان دادند.
کالدرون پا به چنین فضایی گذاشته؛ جایی که شاید حتی اگر زمین خیس تمرین را شخصا تی بکشد، باز به او به چشم نامادری نگاه خواهد شد. به علاوه بازیکنان تحت راهنمایی مربی آرژانتینی هم ولع لازم برای کسب عناوین بیشتر را ندارند و حاضر نیستند در این راستا تن به فداکاری بدهند. آنها در این سال ها به اندازه کافی جشن قهرمانی برگزار نموده اند و با جام های مختلف عکس یادگاری دارند. فضای استقلال اما کاملا برعکس است. استراماچونی راهی تیمی شده که در سال های گذشته به وضوح پسرفت داشته و هر کار مثبتی که در آن صورت بگیرد، با استقبال مردم روبرو خواهد شد. او و بازیکنان گرسنه اش آماده اند به پیش بروند و طلسم ناکامی چندین ساله را بشنمایند؛ به همین دلیل هم حتی المقدور از هر اختلاف و مسئله ای چشم پوشی می نمایند تا فقط کار جلو برود. در چنین فضایی است که نیمکت نشینی مطلق مرتضی تبریزی در استقلال به کلی فراموش می گردد اما یک بازی بیرون نشستن شجاع خلیل زاده در پرسپولیس بحران می سازد؛ حتی اگر تیم بدون او کلین شیت نموده باشد.
باز در چنین فضایی است که استراماچونی با ثلث بازیکنان استقلال که آخرین آنها محمد دانشگر است برخورد انضباطی می نماید و آب از آب تکان نمی خورد اما در پرسپولیس اگر کالدرون دو جمله در خصوص پنالتی چیپ علی علیپور حرف بزند، خونش بر منتقدان مباح می گردد.
مساله اینجاست که استقلالی ها بعد از چند سال فقط می خواهند برنده باشند و حالا که حس می نمایند استراماچونی پتانسیل رساندن آنها به این نقطه را دارد، حول او اجماع حداکثری به وجود آورده اند کالدرون اما برای جلب نظر شکم سیرها در پرسپولیس کار بسیار سختی دارد. حمایت همه جانبه عموم پیشکسوتان و طرفداران استقلال از استراماچونی در هفته های اخیر، به وضوح یادآور پشتیبانی همه جانبه پرسپولیسی ها از برانکو در فصل اول حضورش روی نیمکت این تیم است. این پاداش کسانی است که برای انتها دادن به ناکامی می آیند. کالدرون اما شبیه زن دوم زندگی مردی است که هنوز همه وجودش در گروی معشوق اول باقی مانده و دل به جانشین او نمی دهد!
منبع: عصر ایران