کارنامه پر فراز و نشیب نوآ بومباک؛ فیلم ساز نیویورکی
به گزارش ساری فان، روزنامه هفت صبح - صوفیا نصراللهی: سپتامبر 1969 نوآ بومباک در بروکلین نیویورک در خانواده ای روشنفکر به دنیا آمد. پدرش جاناتان بومباک منتقد فیلم و رمان نویس بود و مادرش جورجیا براون، ستون نویس نشریه ویلیج وویس. او سومین فرزند خانواده ای بود که چهار بچه داشتند. پدر و مادرش وقتی نوجوان بود، از هم جدا شدند. سال 1987 نوآ از دبیرستانش در بروکلین فارغ التحصیل شد و بعدتر لیسانس اش را در رشته ادبیات انگلیسی گرفت. خیلی زود بعد از فارغ التحصیلی از دانشکده در نشریه نیویورکر مشغول به کار شد.
نخستین بار سال 1995 بود که اولین فیلمنامه اش را نوشت و کارگردانی کرد. تازه 26 ساله شده بود. فیلم همان سال در جشنواره فیلم نیویورک به نمایش در آمد و نیوزویک بومباک را به عنوان یکی از 10 چهره سال 1996 معرفی کرد. فیلم بعدی بومباک درباره نویسنده ای بود که به دوست دخترش حسادت می کرد.
بعد از آن تحت نام مستعار، یک کمدی نیویورکی نوشت و ساخت و در نوشتن یک فیلمنامه هم با وس اندرسون همکاری کرد، اما دوران اوج کارنامه اش یا بهتر است بگوییم دوره جدیدی که آغاز تثبیت سبک او به عنوان یک فیلمساز نیویورکی بود، با ساختن فیلم ماهی مرکب و نهنگ آغاز شد. یک فیلم شبه اتوبیوگرافیک با لحنی کمدی درباره دوران کودکی اش در بروکلین. از اینجا به بعد بومباک توانست خودش را به عنوان یک فیلمساز نیویورکی تثبیت کند.
برای آشنایی با این صفت فیلمساز نیویورکی باید به پیشگامان آن برگردیم؛ در صنعت سینما به وودی آلن و در نمایشنامه نویسی به نیل سایمون. فرهنگ ساحل شرقی آمریکا یعنی نیویورک همواره در تضاد با فرهنگ ساحل غربی یعنی لس آنجلس و بعدتر به صورت خاص تر هالیوود بوده است. نیویورکی ها آن هایی بودند که درباره روابط بالغانه آدم ها می نوشتند و ازدواج های طبقه متوسط و تفکراتشان را مورد نقد و آنالیز قرار می دادند و لس آنجلسی ها نماینده زندگی پر زرق و برق رویای آمریکایی بودند.
از طرف دیگر نوآ بومباک علاوه بر ادامه سنت وودی آلن، یعنی نگاهی تلخ و کنایه آمیز و هوشمندانه با رگه هایی از طنز به زندگی طبقه متوسط روشنفکر نیویورکی، عضو گروه فیلمسازان مامبل کور هم شد. فیلمسازی مامبل کور، زیرژانری از فیلمسازی مستقل بود که در آن بازی های ناتورالیستی و دیالوگ های گاه بداهه و از همه مهمتر فراوری فیلم با بودجه های بسیار کم اهمیت زیادی پیدا کرد. اتفاقی که مثلاً در فیلم فرانسس ها ساخته بومباک خودش را نشان داد. در جنبش مامبل کور روی دیالوگ ها بیشتر از طرح داستانی تمرکز می شود و روابط آدم ها در دهه سوم و چهارم زندگی شان مورد آنالیز قرار می گیرد. این ها همه عناصری هستند که در سینمای بومباک می شود مؤلفه هایش را پیدا کرد.
لگدزنان و جیغ کشان
عنوان اصلی:
kicking and screamingمحصول:
1995بازیگران:
جاش همیلتون، الیوت گولدامتیاز متاکریتیک:
75 از 100یک گروه از بچه های فارغ التحصیل کالج از ادامه دادن زندگی شان به شکل طبیعی سر باز می زنند و هر کدام شیوه عجیب و غریبی برای زندگی در پیش می گیرد. بیشتر فیلم در یک کالج فیلمبرداری شده است. تهیه نماینده فیلم جیسون بلوم، هم اتاقی بومباک در کالج بوده است. از قضا استیو مارتین یکی از دوستان خانوادگی بلوم بوده که این فیلمنامه به دستش رسیده و آن را توصیه می نماید.
فیلمی که با بودجه 1.3 میلیون دلاری ساخته شد و البته کمتر از یک میلیون دلار فروخت. البته منتقدان فیلم را در جشنواره نیویورک خیلی پسندیدند و گفتند که به عنوان یک فیلمساز فیلم اولی، بومباک فیلمسازی برجسته و شایسته است. آن ها از همان زمان ابراز امیدواری کردند که بومباک فیلم های بهتری در آینده بسازد. راجر ایبرت نوشت که این فیلمی با چشم های خوب و گوش های تیزبین است و گرچه دیالوگ های بومباک دقیق نیست، اما فیلمساز پیروز می شود عصاره واقعیت را به وسیله دیالوگ های هوشمندانه کوتاهش انتقال بدهد. سبک کمدی فیلم هم با اعتماد به نفس است.
ماهی مرکب و نهنگ
عنوان اصلی:
The Squid and the Whaleمحصول:
2005بازیگران:
جف دنیلز، لارا لینیامتیاز متاکریتیک:
82 از 100یک کمدی-درام مستقل آرت هاوسی که با بودجه یک و نیم میلیون دلاری ساخته شد و فیلمی نیمه بیوگرافیک درباره کودکی سازنده اش است. اسم عجیب و غریب فیلم به مدلی از ماهی مرکب و نهنگ برمی شود که در موزه آمریکایی تاریخ طبیعی به نمایش گذاشته شد. بومباک فیلم را با دوربین فیلمبرداری سوپر 16 میلی متری ساخت و بیشتر طول فیلم از دوربین روی دست استفاده کرد. برنارد کاراکتر اصلی فیلم، رمان نویسی خودخواه است که زمانی همه فکر می کردند نویسنده پیروزی می شود.
اما حالا بیشتر وقتش را تدریس می نماید و کمتر می نویسد. در عوض کار های همسرش که چندان هم به او وفادار نیست با استقبال زیادی روبه رو می شود و همین ماجرا تنش را میان آن ها افزایش می دهد. یک روز آن ها به دو پسرشان می گویند که می خواهند از یکدیگر جدا شوند. فیلمی که به گفته منتقدان نگاه تر و تازه ای داشت. با نگاهی به شدت صادقانه و در عین حال کنایه آمیز به مقوله طلاق و تأثیری که روی خانواده می گذارد.
آقای حسود
عنوان اصلی:
Mr. Jealousyمحصول:
1997بازیگران:
اریک استولتز، آنابل اسکیوراامتیاز متاکریتیک:
61 از 100لستر گریم یک نویسنده مشتاق و با استعداد است. او توسط یکی از دوستانش به رامونا معرفی می شود و با او قرار می گذارد. آن ها خیلی سریع درگیر هم می شوند، اما در یکی از دیالوگ های شان رامونا می گوید که نامزد قبلی اش نویسنده مشهوری بوده است. لستر کم کم حسادت می نماید. یکی از روز ها نامزد سابق رامونا را در خیابان می بیند و آغاز به تعقیب او می نماید. بعد متوجه می شود که مرد به یکی از این مراکز گروه درمانی می رود.
لستر خودش را در گروه جا می زند تا از رابطه رامونا با نامزد سابقش اطلاعات کسب کند. فیلم نشانه های کمدی های مبتنی بر رابطه وودی آلن را دارد. خیلی راحت پیش می رود و مخاطبش را درگیر می نماید. جاناتان روزنبام شیوه بازی دریافت بومباک از بازیگران فیلم را ستایش کرد. فیلمی که اگر چه به گفته منتقدان طرح داستانی آن حفره هایی دارد، اما سکانس های هوشمندانه و بازیگوش ضعف هایش را می پوشاند. فیلم چندان پیروز نبود، اما همچنان آن را به عنوان شاهدی بر استعداد بومباک می دریافتد.
مارگو در عروسی
عنوان اصلی:
Margot at the Weddingمحصول:
2007بازیگران:
نیکول کیدمن، جنیفر جیسون لیامتیاز متاکریتیک:
66 از 100درام خانوادگی که اولین بار در جشنواره فیلم تلوراید به نمایش در آمد. مارگو یک نویسنده پیروز، اما در خود فرورفته است که از اختلال شخصیت مرزی رنج می برد. او به همراه پسر یازده ساله اش کلود برای تعطیلات آخر هفته به ملاقات خواهرش پولین می فرایند که از آن زنانی است که روح آزاده ای دارند. پولین قرار است با مالکوم ازدواج کند، اما مارگو از نامزد خواهرش خوشش نمی آید که یک موزیسین ناپیروز است.
رابطه دو خواهر چندان خوب پیش نمی رود و چند اتفاق دیگر هم باعث می شود که همه چیز در این تعطیلات پیچیده تر شود. فیلم بومباک این بار توانست هزینه فراوریش را برگرداند، اما نقد های متفاوتی از منتقدان دریافت کرد. آن ها معتقد بودند به رغم گروه فوق العاده بازیگران فیلم، شخصیت دو خواهر به شدت دوست نداشتنی هستند. فیلم با اثر قبلی بومباک هم مقایسه شد و هر چند در همان قلمرو اتفاق می افتاد، اما تمرکز ماهی مرکب و نهنگ را نداشت.
گرینبرگ
عنوان اصلی:
Greenbergمحصول:
2010بازیگران:
بن استیلر، گرتا گرویگامتیاز متاکریتیک:
76 از 100فیلم از جهاتی اهمیت زیادی دارد از جمله این که اولین همکاری بومباک با گرتا گرویگ به شمار می رود. بازیگری که بعد ها الهام بخش بسیاری از فیلم های بومباک شد و در حال حاضر خودش یکی از کارگردانان مهم زن سینمای مستقل به شمار می رود. این کمدی-درام داستان زنی به نام فلورانس است که دستیار شخصی خانواده گرینبرگ محسوب می شود.
خانواده گرینبرگ قرار است برای سفر به ویتنام بفرایند و در این مدت برادر آقای گرینبرگ به نام راجر در خانه ساکن خواهد شد تا برای سگ خانواده یک لانه بسازد. راجر بعد از یک فروپاشی عصبی به تازگی از بیمارستان مرخص شده است. راجر به محض رسیدن از نیویورک رفتار عجیب و غریبی با فلورانس در پیش می گیرد و قابل پیش بینی است که رابطه ای میان آن ها آغاز می شود، اما این رابطه ابداً مطابق انتظار پیش نمی رود. منتقدان از کمدی سیاه فیلمنامه بومباک لذت بردند. به خصوص بازی بن استیلر توجه خیلی ها را برای اولین بار به او جلب کرد.
فرانسس ها
عنوان اصلی:
frances haمحصول:
2012بازیگران:
گرتا گرویگ، آدام درایورامتیاز متاکریتک:
82 از 100فرانسس دختر 27 ساله رقصنده و عاشق زندگی است. او می خواهد شرایط زندگی اش را بهبود ببخشد. بین همه آدم ها با دوستش سوفی رابطه نزدیکی دارد، اما بعد از این که دوستی شان به هم می خورد انگار فرانسس سرنخ زندگی را گم می نماید. فیلم پر از جزئیات است با ساختاری جسورانه و مینیمالیستی و یکی از مطرح ترین فیلم های جنبش مامبل کور سال های اخیر به حساب می آید.
بازی گرتا گرویگ درخشان و موتور محرکه فیلم است. فیلم شوخ طبعی روشنفکرانه ای دارد و اگر فازش را بگیرید، برای تان تبدیل به یک کالت دلنشین خواهد شد. کاراکتر فرانسس در نیویورک پرسه می زند و ما شهر را از نگاه او زنده و جاندار می بینیم و حس می کنیم. این نیویورکی ترین فیلم بومباک به شمار می رود.
وقتی جوان بودیم
عنوان اصلی:
while we re youngمحصول:
2014بازیگران:
بن استیلر، نائومی واتس، آدام درایورامتیاز متاکریتیک:
77 از 100فیلم درباره زوج چهل و چندساله ای است که سال ها زندگی آرام و خوبی کنار هم داشته اند، اما حالا با بحران میانسالی برخورد نموده اند و سعی می نمایند با روش هایی زندگی شان را تر و تازه نگه دارند و بتوانند از این بحران عبور نمایند. آن ها بچه دار نمی شوند و به صورت تصادفی با زوج جوانی آشنا می شوند که به زندگی آن ها رنگ و بوی دیگری می دهند.
مشکل فیلم اینجاست که هر قدر رابطه زوج استیلر و نائومی واتس همدلی برانگیز از کار در آمده آن زوج جوان تر به نظر بی مزه و بی آب ورنگ می رسند. زوج هایی که قصه اصلی شان از روی دست هم نگاه کردن است و نقاط مشترک کمی دارند، اما به نظر می رسد به دلیل غرابت فرهنگی و سن و سال، بومباک زوج مسن تر را بهتر درک می نماید و نه فقط به واسطه بازیگران که به واسطه شخصیت پردازی هم بهتر عمل می نمایند.
داستان های مهه روویتز
عنوان اصلی:
The Meyerowitz Storiesمحصول:
2017بازیگران:
داستین هافمن، بن استیلر، آدام سندلرامتیاز متاکریتیک:
79 از 100خانواده ای که سال هاست اعضایش با هم دچار مشکل هستند و به خصوص فرزندان پسر با پدرشان درگیری های زیادی دارند، حالا به مناسبت جشن کار های پدر مجبور می شوند دور هم جمع شوند. فیلمی که گاهی یادآور خانواده رویال تننبام وس اندرسون می شود. با بازی های درخشان از سوی گروه بازیگران که گرما و کاریزما به فیلم می بخشند. این فیلمی درباره پشیمانی، دعوا ها و رقابت های خواهر برادری، مسائل با پدر و ناامیدی از زندگی است که در طول داستان با ملاطفت و عشق همراه می شود.
معشوقه آمریکایی
عنوان اصلی:
Mistress Americaمحصول:
2015ب
ازیگران:
گرتا گرویگ، لولا کرکامتیاز متاکریتیک:
75 از 100تریسی دانشجوی تنهای س ال اول کالج در نیویورک است. او تجربه زندگی در این شهر شلوغ و پر زرق و برق را ندارد. او توسط دوست دیوانه اش اغوا شده و از این تنهایی در آمده و دست به کار های جور واجور می زند. منتقدان می گویند این فیلم تند و تیز و سریع و پر از کنایه و طعنه است؛ در ادامه مسیری که بومبا سال ها پیش آغاز نموده بود. او به هر دو قهرمان زن فیلمش آزادی کامل می دهد تا احساسات شان را بیرون بریزند. گرتا گرویگ حضور نبوغ آمیزی دارد و به نظر می رسد که این فیلم نقطه اوج همکاری گرویگ و بومباک باشد.
داستان ازدواج
عنوان اصلی:
Marriage Storyمحصول:
2019بازیگران:
آدام درایور، اسکارلت جوهانسونامتیاز متاکریتیک:
93 از 100نیکول اهل لس آنجلس است و بازیگر، اما بعد از ازدواج با چارلی که کارگردان تئاتر است، به نیویورک نقل مکان نموده. به نظر می رسد آن ها یکدیگر را دوست دارند، اما نیکول احساس می نماید در زندگی به اندازه چارلی سهم ندارد، در نتیجه زوج تصمیم به جدایی می گیرند. اتفاقی که دل شان می خواهد در کمال احترام بیفتد، اما در نهایت ماجرای حضانت بچه و باز شدن پای وکلا همه چیز را به هم می ریزد.
از آن فیلم هایی است که نمی شود دوستش نداشت. شیمی بین آدام درایور در نقش چارلی و اسکارلت جوهانسون در نقش نیکول عالی است و البته از آن بهتر بازی خارق العاده آدام درایور است که چنان احساسات مخاطب را درگیر می نماید که نمی توانید از تحسینش خودداری کنید. از طرف دیگر فیلم به ظاهر همه مؤلفه های یک فیلم خوب درست را دارد. کارگردانی متعادل، بازی های خوب، فیلمنامه ای با یکی دو شاه سکانس. اما نسبت به بقیه کار های کارنامه بومباک حرف تازه ای ندارد.
منبع: برترین ها